- هوار زدن
- داد کشیدن، جار و جنجال کردن، هوار کشیدن
معنی هوار زدن - جستجوی لغت در جدول جو
- هوار زدن
- هوار کشیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چفته زدن تهمت زدن متهم ساختن: گر از یک کام اوگیری کناره زند در یک زمانت صد هواره. (اسرارنامه)
بخانه کسی ناخوانده بمهمانی رفتن، توضیح گاه نیز مهمان درمقام فروتنی و تعارف یا نقل عمل خویش گوید: دیشب ما بر و بچه ها سر فلان کس هوارشدیم. (این اصطلاح مترادف خراب شدن (بهمین معنی) است
وار زدن آتش. زبانه کشیدن آتش زبانه شدن شعله زدن
آهار زدن آهار کردن آهار مالیدن
بر خورد به سخصی نا موافق یا جانوری درنده یا امری ناملایم، گرفتار شدن، مبتلا گشتن
بدبخت شدن
بر مرکبی نشستن و از جایی به جایی رفتن رکوب
فریاد برو برو برآوردن، برای مثال وقت بیاید که روارو زنند / سکۀ ما بر درمی نو زنند (نظامی۱ - ۶۲)
بر روی اسب یا مرکب دیگر نشستن، برنشستن
در ورزش پشتک زدن در آب یا گود زورخانه و بر روی زمین
برعکس کار کس دیگر کاری انجام دادن
برعکس کار کس دیگر کاری انجام دادن
مقررداشتن معین کردن
پشتک زدن در آب یا در گود زورخانه
پشتک زدن، واکنش نشان دادن
садиться
einsteigen
wsiadać
embarcar
embarcarse
embarquer
instappen